تفاوت آموزش و يادگيري

 

تفاوت يادگيري و آموزش

گردآورنده: دگتر حسين اميني راد

نجفي و همکارانش در سال 1391 در مقاله اي تحت عنوان بررسي و مقايسه وضعيت يادگيري رسمي و غير رسمي آورده اند که امروزه يادگيري جاده حياتي شناخت و انطباق با سرعت فزاينده در حال تغيير است. مارکوات در اين زمينه معتقد است که توانايي يادگيري، کشف تغييرات و پياده سازي آن، قابليت مهمي است که براي سرآمدي در دنياي متحول امروزي بسيار کليدي است. با اين حال بيشتر افراد بين يادگيري و آموزش تميزي قائل نشده و يادگيري را همان آموزش مي دانند. آنان يادگيري را به معناي کسب اطلاعات با شنيدن سخنراني يا خواندن متني منتخب مي دانند. اين در حالي است که يادگيري معناي وسيع تري از آموزش دارد. به طور کلي مي توان گفت ياد گرفتن به نعناي تقويت تواناي به کمک تجربه اي است که از پيگيري امور به دست مي آيد. يادگيري هميشه در طي زمان و در مسير زندگي واقعي به دست مي آيد. در واقع يادگيري يک آموزش مداوم است که به فرصت هاي يادگيري که پس از اتمام تحصيلات اجباري پيش مي آيد و از آن استفاده مي گردد، اطلاق مي شود. نقش يادگيري در همه صحنه هاي زندگي انسان نمايان است. شايد بتوان گفت يکي از مهم ترين عوامل پيشرفت هاي اجتماعي در زندگي انسان يادگيري است. انسان مخلوق عادت و عادت نتجع يادگيري و يادگيري ضروري ترين اساس زندگي انسان است. به عبارت ديگر مي توان گفت انسان محصول يادگيري هاي خود است. درباره يادگيري بايد اذعان داشت که يادگيري به طور کلي به دو بخش رسمي و غير رسمي تقسيم مي شود. به طوري که يادگيري رسمي را مي توان به سوار شدن در اتوبوس تشبيه کرد که مسير براي مسافران از قبل به طور يکسان برنامه ريزي شده است و يادگيري غير رسمي بيشتر به دوچرخه سواري مي ماند که فرد دوچرخه سوار مسير و سرعت حرکت خود را تعيين مي کند. در واقع يادگيري غير رسمي بيشتر مي توان گفت که ساختاري ندارد و غير سازماني است. بسياري از صاحبنظران بر اهميت بافت غير سازماني در موفقيت افراد تاکيد مي کنند. و اين افراد موفق تلاش کرده اند از امکانات و قابليت هاي اين بافت حداکثر استفاده را ببرند، به طوري که بايد گفت توسعه افراد از راه يادگيري غير رسمي به وجود مي آيد. نتيجه يک تحقيق بيان مي کند که تنها 20 درصد آنچه که افراد مي آموزند به شيوه هاي رسمي و ساختارمند است. بي توجهي به بحث يادگيري غير رسمي موجب هدر رفتن منابع مالي و انساني سازمان ها و عدم دست يابي و يا کند شدن روند نيل به راهبردهاي سازمان در رسيدن به اهداف چشم انداز خود مي شود. بنابراي، بررسي يادگيري رسمي و غير رسمي، مشخص کردن ابعاد و مولفه هاي برتر يادگيري و به کار بستن اين روش هاي برتر، موجب صرفه جويي در صرف منابع مالي، بهره گيري از بيشترين توان نيروي انساني، سطح علمي و عملي کارکنان و حرکت سريع تر سازمان در دست يابي به چشم انداز مي شود. مطالعات نشان داده است که افراد صدها ساعت درگير يادگيري غير رسمي هستند. همچنين تخمين مي زنند که اگرچه هر سال ميلياردها تومان توسط سازمان ها و صنايع صرف آموزش رسمي مي شود، بخش زيادي از يادگيري يعني چيزي حدود 85% در محل کار و به صورت غير رسمي است. بنابراين مشکل بيشتر سازمان ها اين است که بيشتر درامدشا را بر روي کوچک ترين بخش يادگيري يعني آموزش به صورت رسمي هزينه مي کنند و به همين دليل است که نمي توانند به حداکثر بازدهي خود دست پيدا کنند. هيچ ترديدي نيست که تقريبا همه رفتارهاي پيچيده انساني از راه يادگيري حاصل مي شود. اگر ما بخواهيم رفتار فرد را پيش بيني يا کنترل کنيم بايد بدانيم که آن فرد چگونه آن رفتار را ياد گرفته است. وقتي ما کاري را که قبلا نمي توانستيم انجام دهيم اکنون قادر به انجام آن هستيم مي توانيم بگوييم که آن کار را ياد گرفتيم بنابراين در يادگيري بيشتر بر توانايي حاصل از تجربه تاکيد مي شود. در عين حال اين توانايي ايجاد شده بر اثر تجربه يا آموزش مداوم بايد ثبات و دوام مطلوبي نيز داشته باشد تا بتوان آن را يادگيري ناميد. بنابراين يادگيري عبارت است از ايجاد تغييرات نسبتا پايدار در رفتار بالقوه موجود زنده که بر اثر تجربه حاصل شده باشد. البته به طور سنتي، مفهوم يادگيري با يادگيري رسمي عجين شده است. يادگيري رسمي که از آن به عناويني چون يادگيري ساختار يافته، کلاسيک و آکادميک ياد شده است، آن نوع از يادگيري است که در آن فرد در يک فرآيند از پيش تعيين شده تحت آموزش قرار مي گيرد. آموزش رسمي ساختار يافته اغلب در قالب تشکيل کلاس با طرح ريزي معلم و همراه با اجرا و ارزيابي در محل است. يادگيري غير رسمي که از آن چون يادگيري ضمني، يادگيري تجربي ياد شده است. از ابتدا يادگيي غير رسمي از يادگيري رسمي در مدارس و يادگيري از روش دوره هاي آموزشي مجزا شد. اهميت يادگيري غير رسمي در ترويج مهارت هاي حرفه اي بوده و بر اثر متقابل بين تعاملات يادگيري غير رسمي و محيط و ويژگي هاي افراد تمرکز دارد. يادگيري غير رسمي زماني رخ مي دهد که يادگيرنده ترغيب مي شود تا به شيوه اي خودآموز چيزي را فرا بگيرد. البته بر اساس يک نعريف يادگيري غير رسمي جنبه اي از يادگيري از محيط کار است که به طور خاص شامل فعاليت هاي يادگيرانه اي است که توسط افراد در محيط کار آغاز شده و نتيجه آن توسعه دانش و مهارت هاي فني آن هاست. بنابراين يادگيري به دو روش انجام مي شود. روش اول، يادگيري رسمي که از طريق مطالعه کتاب ها، مجلات و مقالات تخصصي و انجام تکاليف کلاسي و دوره هاي آموزشي است. روش دوم، يادگيري غير رسمي است که از طريق تعاملات اجتماعي يعني صحبت و گفتگو، مشاهده و الگو برداري، تشريک مساعي، همکاري، مشورا با مشاوران، خبرگان و متخصصان امر است يا از طريق فعاليت هاي کاري است يعني آزمون و خطا حين کار، يادگيري از اشتباهات و تلاش جهت حل مسائل و مشکلات است.

 

www.radbusiness.ir

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.