داستان برندهاي موفق به شيوه دکتر راد- قسمت 10

داستان برندهاي موفق جهان، ايران و مازندران به شيوه دکتر راد

قسمت دهم

اچ ان ام

پرسون اهل واستراس، یکی از شهرهای نزدیک استکهلم بود. او پس از جنگ جهانی دوم به نیویورک آمریکا سفر کرد و با دیدن فروشگاه های زنجیره ای بزرگی مثل Macy’s و دامنه گسترده پوشاکی که آنها برای خانم ها ارائه می کردند، بسیار شگفت زده شد و پس از بازگشت به واستراس، یک فروشگاه پوشاک خانم ها به اسم Hennes ) در زبان سوئدی به معنی برای زن) باز کرد که در آن لباس های ارزان و مد روز ارائه می کرد.

در سال ۱۹۶۸ نام شرکت به H&M تغییر کرد و خط تولید پوشاک مردان نیز به شرکت اضافه شد. استفان پرسون در سال ۱۹۸۲، زمانی که پدرش بازنشسته شد، جای او را گرفت.

همچنان به رشدش ادامه داده و ارزش سهام آن به طور مداوم افزایش می یافت. کمی بعد پرسون خط تولید پوشاک کودکان و نوزادان را هم راه اندازی کرد. در اواخر دهه ۹۰ شرکت توانست با پیشی گرفتن از رقبا به بزرگترین فروشنده پوشاک اروپا تبدیل و به علاوه توانست نخستین فروشگاهش را در آمریکا، جایی که بسیاری از تولیدکنندگان و فروشندگان اروپایی آرزوی دستیابی به آن را دارند، باز کند.

بخشی از موفقیت پرسون به دلیل تیم طراحی درون شرکت (متشکل از طراحان جوان تازه فارغ التحصیل) می باشد. به علاوه بخش تولیدی شرکت به شبکه وسیعی از تامین کنندگان در کشورهایی مثل بنگلادش، چین و ترکیه که هزینه کارگر در آنها پایین است، برون سپاری می شود. پرسون همچنین اعتقاد دارد که تولید پوشاک متفاوت برای کشورهای متفاوت، هدر دادن منابع است چون به گفته او همه مردم جهان در یک دوره خاص، به یک نوع موسیقی گوش می دهند یا یک نوع فیلم تماشا می کنند. همچنین H&M همیشه طراحان متبحر و مشهور را نیز بری طراحی مجموعه های فصلیش به کار می گیرد.

در سال ۱۹۸۰، بنیان‌گذاران این شرکت برای توسعۀ جهانی خیز برداشتند. اولین فروشگاه‌های اچ اند ام در هلند و آلمان افتتاح گردید. در سال ۱۹۸۲، پس از گذشت ۳۵ از افتتاح اولین فروشگاه در سوئد بنیان‌گذار اولی جای خود را به پسرش به نام استیفان پرسون داد. در سال ۱۹۹۸‌، اچ اند ام فروش آنلاین محصولات خود را شروع کرد تا پایان سالهای ۱۹۹۰، اچ اند ام در اکثر شهرهای اروپا شعبه‌های خود را افتتاح کرده بود.

سال ۲۰۰۴، توانست با طراحان گران‌قیمتی دنیای مد را به لرزه دربیاورد و افزایش خوبی در قیمت لباس‌هایش داشته باشد. از آن زمان تا کنون این شرکت با طراحان گران‌قیمتی مانند ورساچه، روبروتو کاوالی، الکساندر وانگ و استلا مک کارتی همکاری کرده است. گسترش فروش آنلاین این شرکت به همۀ شرکت‌های اروپایی در این دهه در حال انجام بود و در سال ۲۰۰۷ اولین شعبۀ اچ اند ام در آسیا در شانگهای هنگ کنگ افتتاح شد. توسعۀ شرکت اچ اند ام به منسوجات خانگی در سال ۲۰۰۹ با افتتاح یک بخش جدید ادامه پیدا کرد.

در سال ۲۰۱۰ اولین کلکسیون چندمنظورۀ اچ اند ام ارائه شد که در آن همۀ آیتم‌ها با استفاده از مواد اولیۀ (پایدار) تهیه شده بود. در سال ۲۰۱۳ طرحی به نام جمع‌اوری البسه شروع شد که از آن زمان تا کنون ۵۰۰۰۰ تن از لباس‌هایی که توسط مشتریان شرکت خریده شده بود به فروشگاه‌ها برگردانده شد تا دوباره در سیکل تولید قرار بگیرند. در سال ۲۰۱۴، بخش لباس های ورزشی و کفش اچ اند ام نیز افتتاح شد. محصولات ارایشی و زیبایی نیز در سال ۲۰۱۵ به محصولات این شرکت افزوده شد. در سال ۲۰۱۵ اچ اند ام شروع به اعطای جایزۀ بهبود جهانی به ایده‌های خلاق و نوآور عرصۀ مد نمود که تمرکز بر تغییر صنعت پوشاک از یک روند خطی به یک سیکل کامل دارد. هدف این چالش، حفاظت از گیاهان و ترویج زندگی سبز می‌باشد. برند آرکت با رویکردی مدرن از اچ اند ام متولد شد که ارائه دهندۀ لباس‌های ساده و مدرن با حال و هوای طراحی‌های پرکاربرد و کم جزئیات سنتی اسکاندیناوی است.

آيس پک

بابک بختیاری در سال ۱۳۵۷ در تهران متولد شد و از کودکی به کسب درآمد و استقلال مالی علاقه ی بسیار داشت به همین دلیل وقتی ۷ ساله بود به دور از چشم پدر و مادرش با پول تو جیبی خود آدامس ، کیک و شکلات میخرید و جلوی ورودی استخر نزدیک محله ی خودشان  می فروخت .وقتی که بابک ۱۴ سال داشت، پدرش ورشکست شد و آن ها مجبور شدند به منزل مادربزرگشان نقل مکان کنند و بابک وقتی شرایط را دید صبح ها به مدرسه ساندویچ میبرد تا به همکلاسی هایش بفروشد تا پول تو جیبی خود را تامین کند .در زندگینامه بابک بختیاری مشاهده می کنیم که او اولین کسب و کار خودش را در سال ۱۳۷۶ با فروش لوازم منزل شروع کرد . او با سرمایه ای در حدود 2 میلیون توانست یک پیکان بخرد و هم برای رفتن به دانشگاه استفاده میکرد و هم با آن در تهران مسافرکشی میکرد. با وجود آنکه از طریق این کار روزی ۱۰  هزار تومان به دست می آورد اما شغلی نبود که با روحیات او سازگار باشد. به همین دلیل تصمیم گرفت ماشینش را بفروشد و همراه یکی از دوستانش با سرمایه ی چهار میلیونی یک رستوران راه اندازی کردند . اما به دلیل نداشتن پشتوانه ی مالی و کمبود تجربه در کمتر از یکسال تمام سرمایه خود را از دست دادند .

پس از آن تصمیم گرفت در مدرسه ای بوفه ای اجاره کند و در آن ساندویچ بفروشد و این شغل برایش ۵۰ هزارتومان سود به همراه داشت وقتی سرمایه اش بیشتر شد تصمیم گرفت بوفه ی دو مدرسه ی دیگر را اجاره کند و بابک بختیاری با این کار توانست اولین فروش زنجیره ای خود را تجربه کرد. اما وقتی تابستان فرا رسید و مدارس تعطیل شد بابک به فکر شغلی دیگر افتاد تا اینکه پدرش وسایل و لوازم کهنه ی محل کارش را به خانه آورد که سبب جرقه ای در ذهن بابک شد. او تصمیم گرفت وسایل و تجهیزات کهنه شده ی مربوط به اداره را تعمییر و رنگ کند و برای فروش آن ها را در روزنامه آگهی کند و موفق می شود با این روش تمام وسایل ها را بفروشد و سوده خوبی به دست آورد .این کار باعث شد متوجه ی توانایی های خود شود و به همین خاطر با چاپ آگهی شروع به خرید و فروش لوازم اداری دسته دوم کرد . و توانست چندین کارگاه تولید لوازم اداری راه اندازی کند. در ادامه زندگینامه بابک بختیاری می بینیم که او در ابتدا کار فروشش خوب پیش می رفت اما پس از مدتی متاسفانه به دلیل عدم حساب و کتاب مناسب ورشکست شد .

بابک بختیاری تمام سرمایه ی خود را از دست داد و سیصد میلیون تومان چک برگشتی داشت که راهی زندان شد . اما جالب است بدانید حتی زندان هم برای بابک بختیاری موقعیتی خوب بود برای آرامش تا با تمرکز بیشتر به آرزوهای خود فکر کند .

بعد از رضایت گرفتن از شاکیان، بابک از زندان آزاد شد و چندین کار دیگر را نیز امتحان کرد اما به موفقیت نرسید. تا اینکه توانست به همراه دوستش به چین سفر کند د رآنجا بود که آبمیوه ای خورد و نحوه  درست شدن آن فکر بابک را بسیار مشغول کرد یک لیوان در دار بود که از وسط آن یک نی رد شده بود و در ایران همچین چیزی وجود نداشت .

دوست بابک دستگاه ساخت آن را از کشور چین خریداری کرد و باهم به ایران بازگشتند. تمام فکر و ذهن بابک بختیاری مدت ها درگیر این موضوع بود که چه محصول دیگری را می توان با این لیوان تولید کرد. تا این که یا یکی از خاطرات کودکی اش افتاد و جرقه ای در ذهنش ایجاد شد . در کودکی وقتی مادرش برای او بستنی می خرید، آن را در لیوانی می ریخت و آن قدر هم می زد تا رقیق شود. بعد چند عدد اسمارتیز به آن اضافه می کرد و ایده  بستنی آیس پک از یادآوری خاطره ی کودکی بابک بختیاری شروع شد. پس از آن با گرفتن وام و مقداری قرض یک مغازه در شمال تهران در بین دو بستنی فروشی معروف اجاره کرد. سپس روی یک تابلوی بزرگ بر سر در مغازه نوشت «شعبه مرکزی آیس پک» آیس پک به معنی بستنی بسته بندی شده است.

نحوه  تبلیغات این بستنی شیوه  دهان به دهان بود یعنی مشتری ها با توجه به رضایت از این محصول آن را بین دوستان و آشنایان خود تبلیغ می کردند و لوگوی خاص و اسم خارجی آن سبب جلب توجه بین مردم شد و مردم را علاقه مند به تست بستنی که با نی خورده میشد کرد .

 این نوآوری در بسته بندی، نوع و طراحی خاص لوگو، طراحی دکوراسیون داخلی مغازه و … سبب استقبال بسیاری از مردم شد و برند آیس پک را موفق کرد . بابک خیلی سریع شعبه  دوم را نیز افتتاح کرد و جالب تر از آن افراد بسیاری درخواست نمایندگی داشتند.

این گونه بود که سیستم فروش زنجیره ای بستنی آیس پک سریع رشد کرد ، به گونه ای که بعد از شش ماه تعداد شعبه ها به ۱۰۶ تا رسید که در دنیا یک رکورد محسوب می شد و تعداد کسانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از این تجارت سود می برند به حدود پنج هزار نفر رسید.

در زندگینامه بابک بختیاری مشاهده می شود که او  بعد از تاسیس برند آیس پک در 29سالگی نه تنها موفق شد تمام سیصد میلیون تومان بدهی خود را بپردازد، بلکه مبلغی در حدوده پنج میلیارد تومان سود نیز کسب کرد.

بابک تا به امروز در حدود ۱۷۰۰ شغل مستقیم و بیش از ۵۰۰۰ شغل غیرمستقیم ایجاد کرده است و به دلیل تلاش های بی وقفه ی خود در سال ۱۳۸۶ به عنوان کارآفرین نمونه استان تهران و کارآفرین برتر کشور، و در سال ۱۳۸۷ به عنوان کارآفرین نمونه ی کشوری انتخاب شد.

همچنین برند آیس پک در سال ۱۳۸۸ به عنوان یکی از صد برند برتر ایرانی انتخاب شد.

 

اين محتوا را از دست ندهيد: ابزارهاي مديريتي رايگان

 

www.radbusiness.ir

 

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.